|
شنبه 14 خرداد 1390برچسب:, :: 20:25 :: نويسنده : صبا
دیگه امشب آخرین باره که من دست گرمتو تو دستام میگیرم.آخرین باره که من با یه دنیا آرزو واسه چشمات میمیرم.چشم تو خودش داره میگه برو,میرم اما میدونی دوستت دارم.هر جای دنیا باشم,هر چقدر تنها باشم میدونم واسه رسیدن به تو دیر اومدم,تو چشات دنبال تقدیر اومدم.میدونم من نبودم,قلبتو دادی به کسی,هنوزم یکم واسش دلواپسی.حالا که دارم میرم کاش یه بار نگام کنی,من به اینم راضی ام که فقط دعام کنی.میرم اما آخره راه من و تو این نبود,آخر عاشقیمون ای چنین نبود.اگه مهربون تر از تو سر راه من بیاد به دلم نمیشینه,قلب من تورو میخواد.حالا که دارم میرم حرف آخرو بگم,توی خاطرت میمونم تا بمیرم. نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |